تاريخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:گفته های رولینگ, | 13:16 | نويسنده : ranius

یه سری نقل قول از رولینگ که تا حالا کمتر به اونا توجه کردین.

این بخش مربوط به نقل قول هاش در مصاحبه با اپرا وینفریه

هری پاتر فقط یک کتاب برای کودکان بود که یک دفعه این گونه معروف شد.

بعد از تموم شدن کتاب، جوری گریه کردم که سابقه نداشت!

هفده سال تمام با هری پاتر بودم و حالا تموم شده. باید برای هری عزا میگرفتم.

هنوزم تو ذهنمه. قطعا میتونستم کتاب هشت یا نه رو هم بنویسم… فکر میکنم دیگه تموم شده ولی خدا رو چه دیدید!

اول قصد داشتم آخرین کلمه کتاب “زخم” باشه که بعدا نظرم عوض شد و به “همه چیز خوب بود” تغییرش دادم.”

از تنها چیزی که تو این دنیا در مورد زندگی خودم مطمئن هستم، اینه که میتونم قصه بگم. از ۵ یا ۶ ساله که بودم دوست داشتم نویسنده بشم.

شاید بتونین دستام رو ببندین احتمالا، اما برای سلامت ذهنیم مجبورم که به نوشتن ادامه بدم. من به نویسندگی نیاز دارم. عاشقشم

من هیچ عقیده و باوری رو نخواستم در کتاب هام تحمیل کنم. اگر چه فضاهای زیادی با محوریت مسیحیت در کتاب ها به خصوص یادگاران مرگ وجود داره. فضای کتاب اشاره ای بود به سیستم اعتقادی که خودم در اون رشد کرده بودم. اگر منتقدین دارن در مورد فضای تیره و مسائل ترسناک این کتاب انتقاد میکنن، فکر میکنم درسته که باید به والدین این حق رو داد که بگن به درد سن و سال بچه من نمیخوره، یا اینکه باید در موردش با هم صحبت کنن یا اینکه کتاب رو با همدیگه بخونن. خب این خیلی خوب هست و حرف کاملا صحیحی هست اما اینکه میگن در مورد جادو و جادوگری نباید صحبت کنی مزخرف محض هست

 

راستی یه بیگرافی از رولینگ پیدا کردم که اتوبیوگرافیه!(یعنی خودش نوشتتش.)

مطمئنم خوشتون میاد.حتی گر یه بار قبلا خونده باشیدش

برید ادامه مطلب



ادامه مطلب
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 35 صفحه بعد

پيچک